-
پشت پا
جمعه 2 مرداد 1394 17:48
در لغت نامه واژه ی پشت پا به معنی مخنث و کُنده هم آمده است و علامه شاهد بر این مدعا را قسمتی از قصیده ی روحی ولوالجی شاعر هجوسرا و گمنام قرن ششم هجری قرار داده است: یک شبی گفت: کای فلان برخیز خارش پشت پای بنشانم (1) گفتمش حلقه ی درِ خاصت کند کرده ست تیز سوهانم! (1) البته به ظن حقیر پشت پا در این ابیات به معنی سرین...
-
احمقی
پنجشنبه 1 مرداد 1394 17:38
در لغت نامه مرحوم دهخدا ذیل لغات احمقی و چرمه ، شعری از کمال الدین اسماعیل شاعر قرن هفتم در هجو مجد قزوینی شاعر همعصرش آورده است: هرکرا احمقی تمام بود خلق گویند مغز خر خورده ست ور چنین است ، مجد قزوینی مغز تنها نه ، مغز و سر خورده ست در سرش مغز نیست، پنداری مغز او را خری دگر خورده ست مغز و سر چیست ، گو خری چرمه (۱) با...
-
شستک
چهارشنبه 31 تیر 1394 21:46
مرحوم دهخدا در ذیل لغت شَستَک -که در اصطلاح لوطیان معادل چرمینه ی زنان بدکاره باشد- سه بیت بعنوان شاهد از شرف الدین شفایی (حکیم شفایی) شاعر هزال قرن دهم هجری آورده است: خدانکرده به شستک چگونه بنشینم؟ نعوذ بالله با ابنه چون شوَم محشور؟ *** رئیس قوم شوی تا میان همکاران بیا به شستکِ بالابلند من بنشین! *** از شستک و ته...