چرب روده یا جهودانه روده ای که درون آنرا به چربی و پیه و گوشت آکنده و پخته باشند. چیزی شبیه به «سوسیس» که حالا در مغازه های کالباس فروشی می فروشند.
مثنوی ذیل از عبدالرحمان جامی شاعر بزرگ قرن نهم در شاهد این لغت آمده:
عربی را که بود ساکن بر
جانب ری فتاد رای سفر
دید پیش دکانچه طباخ
چرب روده ، نفیر زد گستاخ
متعجب که : «یا عجم ماذا؟
خذ فلوسا و اعطنی هذا» (1)
عجم از وی گرفت فلس و نهاد
یک بدستی از آن بدستش داد
عرب از بیم دستبرد دغل
استوارش نهفت زیر بغل
ناگهان در میان شور و غلو
چرب رود از کفش فتاده فرو
چون ز نامش نداشت مسکین بهر
تا سراغش کند ز مردم شهر
بغل از خور تهی و کیسه ز دانگ
خرزه بر کف نهاد و میزد بانگ :
«ایها المسلمون ببلدة ری
هل وجدتم بمثل هذا شی ؟» (2)
(۱) ای مرد عجم این چیست؟ سکه ای بگیر و از آن به من بده.
(2) ای مسلمانان شهر ری! آیا چیزی مانند این پیدا نکرده اید؟!