مرحوم دهخدا در ذیل لغت شَستَک -که در اصطلاح لوطیان معادل چرمینه ی زنان بدکاره باشد- سه بیت بعنوان شاهد از شرف الدین شفایی (حکیم شفایی) شاعر هزال قرن دهم هجری آورده است:
خدانکرده به شستک چگونه بنشینم؟
نعوذ بالله با ابنه چون شوَم محشور؟
***
رئیس قوم شوی تا میان همکاران
بیا به شستکِ بالابلند من بنشین!
***
از شستک و ته بندی و چرمینه و پرزه(1)
انباشته ای کیسه و انبان دیوثی!
و در ادامه جهت دیگر معنی شستک - که جماع نشسته بر سر شست پا- باشد، بیتی بدین مضمون از نعمت خان عالی و باز هم از آنندراج نقل کرده است:
در گشودن باعث رسوایی است
کی مجال شستک و سرپایی است؟
(1) ته بندی به معنی چیزی است که پیش از خوردن شراب خورند، چرمینه همان آلت مصنوعی مردانه است و پرزه در اینجا به معنای شاف است.