احمقی

در لغت نامه مرحوم دهخدا ذیل لغات احمقی و چرمه، شعری از کمال الدین اسماعیل شاعر قرن هفتم در هجو مجد قزوینی شاعر همعصرش آورده است:  

 

هرکرا احمقی تمام بود
خلق گویند مغز خر خورده ست
ور چنین است ، مجد قزوینی
مغز تنها نه ، مغز و سر خورده ست
در سرش مغز نیست، پنداری
مغز او را خری دگر خورده ست
مغز و سر چیست ، گو خری چرمه
(۱)
با همه آلت سفر خورده ست 

 

 

(۱) چرمه در اینجا به معنی استر یا الاغ سفید رنگ است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد